از زمانهای دور علوم نظامی و «کسبوکار» شباهتهای عجیبی به هم داشتند. هر کسبوکار یک سرزمین است وصاحب کسب و کار بی شک پادشاه یا ملکه سرزمینش. هر سرزمین پرچمی دارد، نمادی دارد، آداب و آیین خودش را دارد، حتی نژاد و فرهنگ خاص خودش را دارد، چه بسا اهالی آن سرزمین به مشاهیر و دانشمندان واستادان خاصی ارادت بیشتری داشته باشند، دوستان ومتحدان ودشمنان خودش را دارد… هر قلمرو خزانهداری و وزارت خارجه و جنگ و …. دارد. تمام آنچه گفتیم در کسبوکار شما نیز به شکل ملموس یا نا ملموس وجود دارد؛ پس دور نیست اگر بگوییم کسبوکار شما سرزمین و قلمرو شماست وشما خواسته یا ناخواسته پادشاه یا ملکه آن هستید. اما چه چیزی یک قلمرو را به سرزمینی رویایی بدل میکند؟ سرزمینی که ساکنان شهرها و قلمروهای دیگر آرزوی زندگی و کار در آن را دارند؟ یکی از کارهایی که کسبوکار شما را به سرزمینی رویایی برای بقیه (مشتریان، پرسنل، رقبا ومردم عادی) تبدیل میکند کشف و خلق داستان سرزمین شما (برند شما) است. کسبوکارهایی که داستان دارند محصول یا خدمات نمیفروشند، بلکه چیزی بسیار با ارزشتر از محصولات وخدماتشان به مشتری میدهند: داستانی منحصربهفرد.
اجازه دهید مثالی بزنیم. کارخانهی خودروسازی مرسدسبنز چه چیزی به مشتریان خود میفروشد که درصد بزرگی از سیاستمداران، سفیران و دیپلماتهای جهان برای تردد از این خودر استفاده میکنند درحالی که خودروهای دیگری هم هستند که استانداردهایی در حد بنز یا بالاتر از آن دارند؟
مرسدس بنز توانسته داستان خودش را به سیاستمداران بسیار خوب بفروشد.
داستان کسب وکار شما چیست؟ این داستان را چه کسانی باید بشنوند؟
No Comments